خدا صدای مامانمو شنید

شعر صابون

1391/9/20 19:56
886 بازدید
اشتراک گذاری

شعر کودکانه "صابون"

 

شعر کودکانه

 

کی بود کی بود؟


یه صابون کوچیک موچیک

گریه می کرد چیلیک چیلیک

 

غصه می خورد همیشه

می گفت چرا صابون بزرگ نمی شه

 

هر روز دارم آب می خورم تَر می شم

ولی کوچیک تر می شم

 

رفتم پیشش نشستم

براش یه خالی بستم

 

گفتم من هم اون قدیما غول بودم

مثل تو خنگول بودم

 

کوچیک شدم که با تو بازی کنم

سُرت بدم سُرسُره بازی کنم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ملیساجون
23 آذر 91 13:13
عمه منصوره جان حالت چطوره ؟ انشاالله که خوبی. لینکت کردم تو هم منو لینک کن